سجلاط
لغت نامه دهخدا
سجلاط. [ س ِ ج ِل ْ لا ] ( ع اِ ) چیزی است از صوف که زنان بر هودج اندازند. ( المعرب جوالیقی از فراء ). || یا آن جامه کتان نگارین بر شکل نگار خاتم. ( منتهی الارب ) ( المعرب ). و فراء گوید:آن جامه ای است کتانی نگار زده که نگارهای آن خاتم را ماند و گمان دارند که آن رومی سجلاطس است ، سپس معرب گشته و آن را سجلاط گفته اند. ( المعرب ). مؤلف منتهی الارب سجلاطس را کلمه ای مستقل ذکر کرده و نویسد نوعی از بساط رومی است و کلمه رومی معرب است ، باید دانست که پسوند «اس » در حکم اعراب آخر کلمه است و در یونانی سجلاطس و سجلاط یکی است.
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
۲. نوعی پوشش هودج.
۳. جامۀ کتانی نقش ونگاردار.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید