ستیزکار

لغت نامه دهخدا

ستیزکار. [ س ِ ] ( ص مرکب ) آنکه کار او ستیزه بود. رجوع به ستیزه کار شود.

فرهنگ فارسی

ستیزه کار، جنگجو، سرکش، ناسازگار، ستیزه درکار
( صفت ) ۱ - جنگجو . ۲ - لجوج . ۳ - خشمگین . ۴ - متمرد سرکش .
آنکه کار او ستیزه بود

فرهنگ معین

( ~ . ) (ص فا. ) ستیزه کار، جنگجو، سرکش ، ناسازگار.

فرهنگ عمید

۱. جنگجو.
۲. سرکش.
۳. کسی که کارش ستیزه است، ناسازگار.

پیشنهاد کاربران

بپرس