ستوسر
لغت نامه دهخدا
رفیقا چند گویی کونشاطت
بنگریزد کس از گرم آفروشه
مرا امروز توبه سوددارد
چنان چون دردمندان را شنوشه .
اشنیچه. شهمیرزادی «اوشنیسه » . رجوع کنید به : اشنوشه ، درلهجه نوش آباد کاشان چنانکه رضا تابش نوشته است : «اشنشه » بمعنی عطسه مستعمل است و ظاهراً این کلمه اسم صوت است. اما درباره مصراع رودکی «چنان چون دردمندان را شنوشه » در اینجا هم بمعنی عطسه است چه در طب قدیم در امراض دماغی عطسه زدن را برای تداوی امراض دماغی و زکام مفید میدانستند. ( حاشیه برهان قاطع چ معین ). هوایی با صدا که بی اختیار از راه دماغ بجهد و آن را بعربی عطسه خوانند. ( برهان ) ( آنندراج ). رجوع به ستوسه و شنوسه و شنوشه شود.
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید