مظالم. [ م َ ل ِ ] ( ع اِ ) ستم ها. این جمع مَظلِمة به معنی ستم باشد. ( آنندراج ) ( غیاث ) . ستم و زبردستی و ستمگری. ( ناظم الاطباء ) :
خطا بین که بر دست ظالم برفت
جهان ماند و او بر مظالم برفت.
سعدی.
خطا بین که بر دست ظالم برفت
جهان ماند و او بر مظالم برفت.
سعدی.