فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگستان زبان و ادب
{sterility} [پزشکی] ناتوانی در تولید مثل به هر علت متـ . نازایی، عقیمی * واژۀ "نازایی" صرفاًً در مورد زنان به کار می رود. "سترونی" مصوب فرهنگستان اول است.
مترادف ها
گند زدایی، سترونی، سترون سازی
بی باری، عقیمی، سترونی
پیشنهاد کاربران
امیرحسن گفت�در شب نخست مرا سوگند دادی که جز تو زنی نگیرم. امروز امیران را دیدم که هر یکی پسری همراه دارد. مرگ را به خاطر آوردم و از اینکه مرا پسری و دختری نیست محزون شدم. و هر کس که پسر ندارد نام او از صفحه روزگار سترده شود و سبب غم من این است که تو عقیم هستی. � زن به او گفت که �جرم از من نیست که تو خود سِتَرونی. �
... [مشاهده متن کامل]
از کتاب عجوزک و عیاران گزینش و ویرایش محمود دولت آبادی
... [مشاهده متن کامل]
از کتاب عجوزک و عیاران گزینش و ویرایش محمود دولت آبادی