سِتُرد
/ se - tord /
واژه ی �سترد�، گذشته ی فعل ستردن هست.
و ستردن یعنی:
پاک کردن، زدودن، از بین بردن، محو کردن.
در رمان ابله داریم:
به کلی آن ها را از خاطرها سترد.
واژه ی �سترد�، گذشته ی فعل ستردن هست.
و ستردن یعنی:
پاک کردن، زدودن، از بین بردن، محو کردن.
در رمان ابله داریم:
به کلی آن ها را از خاطرها سترد.
یاد یوسف دیو از عقلش سترد
وز دلش، دیو آن سخن از یاد برد
سترد به معنای پاک کرد ، محو کرد
وز دلش، دیو آن سخن از یاد برد
سترد به معنای پاک کرد ، محو کرد
گرفت از پای، بند سرو وشمشاد
سترد از چهره، گرد بید و عر عر
پروین اعتصامی ( نوروز )
سترد از چهره، گرد بید و عر عر
پروین اعتصامی ( نوروز )