ستبری. [ س ِ ت َ ] ( حامص ) سطبری و گندگی. ( آنندراج ). کثافة. ( بحر الجواهر ). ستبرنای : چو یک پیل از ستبری و بلندی بمقدار دو پیلش زورمندی.نظامی.رجوع به سطبری شود.
density (اسم)انبوهی، تراکم، سیری، ستبری، غلظت، چگالی، ضخامت، سفتیbigness (اسم)بزرگی، گندگی، ستبریsturdiness (اسم)ستبریmassiveness (اسم)ستبریstoutness (اسم)ستبری، ضخامت، گردن کلفتیthickness (اسم)ستبری، غلظت، ضخامت