ستایشگر. [ س ِ ی ِ گ َ ] ( ص مرکب ) آنکه کسی را بستاید. ( آنندراج ). مادح : سخنوران و ستایشگران گیتی راهمی نگردد جز بر مدیح خواجه زبان.فرخی.گمان برم که من اندر زمین همان شجرم شجر که دید ثناگستر و ستایشگر.فرخی.همه خوبی و نکویی بود او را ز خدای وین رهی را که ستایشگر وخنیاگر اوست.فرخی.
ستایش کننده، ستاینده، کسی که دیگری بستاید( صفت ) آنکه کسی را ستایش کند ستاینده : او را با چشمان ستایشگر می نگریست .
adorer (اسم)ستایشگرeulogist (اسم)ستایشگر، مدیحه سراadulator (اسم)ستایشگر، خوشامد گوworshipper (اسم)ستایشگر، ستایش کنندهworshiper (اسم)ستایشگر، ستایش کننده