ستایش کردن. [ س ِ ی ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) مدح کردن. نیکویی گفتن. ستودن : به پیش بزرگان ستایش کنیم همه پیش یزدان نیایش کنیم.فردوسی.به پیروزی ایدر نیایش کنیم جهان آفرین را ستایش کنیم.فردوسی.ستایش سخن خویشتن مکن سعدی که زشت خوب نگردد بجامه رنگین.سعدی.
eulogize (فعل)تشویق کردن، ستودن، ستایش کردن، مداحی کردن، مدح کردنpraise (فعل)ستودن، ستایش کردن، چاپلوسی کردن، علم کردن، ریشخند کردن، لاف زدن، خوشامد گویی کردن، تعریف کردن، تمجید کردن، تمجید و ستایش کردن، نیایش کردنworship (فعل)ستودن، پرستش کردن، ستایش کردن، پرستیدن، عبادت کردنadore (فعل)عشق ورزیدن، ستودن، پرستش کردن، ستایش کردنcommend (فعل)ستودن، ستایش کردنglorify (فعل)ستودن، ستایش کردن، علم کردن، تجلیل کردن، تعریف کردن از، تکریم کردن، مشهور کردن، بر جسته کردن، جلال دادنpay tribute (فعل)ستایش کردنlaud (فعل)ستایش کردن، علم کردن، مدح کردن، تمجید کردن