ستای ( ستاینده ) علاوه براینکه صفت فاعلی مرکب مرخم است در ترکیباتی نظیر:کعبه ستای، شاه ستای، دین ستای وغیره می تواند به معنای آهنگ و نوا و آواز نیز باشد مثال
چنبر دف شود فلک، مطرب بزم شاه را
ما دوتا سبو کشد، زهره ستای نو زند خاقانی
ستای = ( ستاینده ) علاوه براینکه صفت فاعلی مرکب مرخم است در ترکیباتی نظیر:کعبه ستای، شاه ستای، دین ستای وغیره می تواند به معنای آهنگ و نوا و آواز نیز باشد مثال
چنبر دف شود فلک، مطرب بزم شاه را
ماه دوتا سبو کشد، زهره ستای نو زند خاقانی