سبیوش

لغت نامه دهخدا

سبیوش. [ س ِ ] ( اِ ) تخم اسبغول است که بعربی بزرقطونا گویند. ( برهان ) ( آنندراج ) :
هر کس که تشقق بزبانش باشد
تشویش بهر سخن از آنش باشد
باید که کتیره در لباب سبیوش
حل کرده مدام در دهانش باشد.
یوسفی طبیب ( از آنندراج ).

فرهنگ عمید

= سپیوش

پیشنهاد کاربران

بپرس