سبک روحی. [ س َ ب ُ ] ( حامص مرکب ) کمال تعلق. ( غیاث ) ( آنندراج ) : رخ از باغ سبکروحی نسیمی دهان از نقطه موهوم میمی.نظامی. || بلطافت سخن گفتن. ( غیاث ) ( آنندراج ). || شادمانی. نشاط : زآن حبه خضرا خور کز روی سبکروحی هرکو بخورد یک جو بر سیخ زند سیمرغ.( منسوب به حافظ، از یادداشت مؤلف ).
verve (اسم)زنده دلی، استعداد، حرارت، سبک روحی، ذوقgaiety (اسم)شادی، خوشی، خوشدلی، خوشنودی، شادمانی، بشاشت، سبک روحی