سبوط

لغت نامه دهخدا

سبوط. [ س ُ ] ( ع مص ) فروهشته گردیدن موی. ( منتهی الارب ). ضد جعد. ( اقرب الموارد ). فرخالی.

فرهنگ فارسی

فرو هشته گردیدن موی ضد جعد فر خالی

پیشنهاد کاربران

بپرس