سبوس گیری کردن


معنی انگلیسی:
husk

مترادف ها

shell (فعل)
پوست کندن از، پوست انداختن، سبوس گیری کردن، مغز میوه را دراوردن

فارسی به عربی

صدفة

پیشنهاد کاربران

بپرس