سبلت سست کردن.[ س ِ ل َ س ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) عجز و فروتنی کردن. ( رشیدی ) ( انجمن آرا ) ( مجموعه مترادفات ) : بجام مردمان سبلت مکن سست شراب لعل تو خونابه تست.میرخسرو ( از انجمن آرا ).|| ضعیف و ناتوان کردن و کم زور کردن. ( ناظم الاطباء ).