سبلانی

لغت نامه دهخدا

سبلانی. [ س َ ب َ نی ی ] ( ع ص نسبی ) منسوب به سبل : رجل سبلانی ؛ مرد درازبروت. ( منتهی الارب ). || منسوب به سبلان کوه.

پیشنهاد کاربران

سبلان کلمه ای تورکی است که در اصل سابالان یا ساوالان بوده که از دو قسمت ساو به معنی وحی و آلان از فعل آلماق به معنی گیرنده تشکیل یافته و با هم به معنی گیرنده وحی و پیامبر است از انجا که زرتشت در اردبیل
...
[مشاهده متن کامل]
به دنیا امد ودر کوه سابالان 30 سال به عبادت پرداخت این کوه را سابالان گفته اند از آنجا که واو ساو از نوع w بوده که بین واو و ب تلفظ می شود هردو ساوالان و سابالان صحیح است که نوع ساوالان در محاوره و نوع سابالان به شکل سبلان در کتابها است

س