سبق کردن

لغت نامه دهخدا

سبق کردن. [ س َ ب َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) شتاب. تعجیل. پیش افتادن. خواستن :
بمیدان مکن درشجاعت سبق
بمجلس مکن در سخاوت شرف.
مسعودسعد.

فرهنگ فارسی

شتاب تعجیل پیش افتادن

پیشنهاد کاربران

بپرس