سبزیجات

/sabzijAt/

مترادف سبزیجات: انواع سبزی های خوردنی، تربچه، تره، گشنیز، جعفری، مرزه، شاهی، ریحان، نعناع، پیازچه، ترخون و

برابر پارسی: سبزی ها

معنی انگلیسی:
green, produce

لغت نامه دهخدا

سبزیجات. [ س َ ] ( اِ مرکب ) ج ِ سبزی. انواع سبزیهای خوردنی.

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع ( غلط ) سبزی انواع سبزی خوردنی که به عنوان چاشنی با خوراک خورند.

دانشنامه آزاد فارسی

مترادف ها

greengrocery (اسم)
بقول، سبزی فروشی، سبزیجات

vegetables (اسم)
سبزیجات

فارسی به عربی

اخضر

پیشنهاد کاربران

سبزیجات
/sabzijAt/
مترادف سبزیجات: انواع سبزی های خوردنی، تربچه، تره، گشنیز، جعفری، مرزه، شاهی، ریحان، نعناع، پیازچه، ترخون و
برابر پارسی: سبزی ها
معنی انگلیسی:
green, produce
سبزیجات
تره بار
Vege tables
به زبان لکی: سُزیی

بپرس