سبزه ٔ بهار
فرهنگ اسم ها
معنی: سبزه ای که در فصل بهار می روید، بهار سبز و خرم
برچسب ها: اسم، اسم با س، اسم دختر، اسم فارسی
لغت نامه دهخدا
چون سبزه بهار بود نای عندلیب
چون بند شهریار بود صوت طیطوی.
منوچهری.
بر سبزه بهار نشینی و مطربت بر سبزه بهارزند سبزه بهار.
منوچهری.
دستانهای چنگش سبزه بهار باشدنوروز کیقبادی وآزادوار باشد.
منوچهری.
خرمتر از بهار و سراید بزیر و بم گه کینه سیاوش و گه سبزه بهار.
ازرقی.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید