سبز گردیدن. [ س َ گ َ دی دَ] ( مص مرکب ) برنگ سبز درآمدن. سبز شدن : تا آسمان روشن شود چون سبز گردد آسمان تا بوستان خرم شود چون تازه گردد یاسمین.فرخی.رجوع به سبز شدن شود.