( سباطة ) سباطة. [ س َ طَ ] ( ع اِمص ) فرخارمویی. فرخال مویی. فروهشته مویی. ( زمخشری ). || ( ص ، اِ ) آنچه سویی افتد هنگام شانه زدن. ( اقرب الموارد ). || ( اِ مص ) فراوانی و فراخی. ( ناظم الاطباء ): سباطة المطر؛ کثرت باران و فراخی آن. ( منتهی الارب ). || ( اِ ) خاکروبه. ( دهار ) ( منتهی الارب ). خاک رُفته. ( مهذب الاسماء ) ( اقرب الموارد ). خاکروبه و زبیل. ( ناظم الاطباء ). || موضعی که در آنجا خاکروبه و زباله ریزند. ( اقرب الموارد ).