دیکشنری
مترجم
بپرس
سایر کردن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
سایر کردن. [ ی ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) رایج کردن. متداول. جاری کردن. معمول کردن.
فرهنگ فارسی
متداول
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها