لغت نامه دهخدا
ساکی. ( اِخ ) طایفه ای است از حسنونداز ایل کرد پیشکوه. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 36 ).
ساکی. ( اِخ ) تیره ای است از ایل بیرانوند. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 67 ). درمنتخب التواریخ منسوب به معین الدین نطنزی ( مؤلف در816 و 817 هَ. ق. ) آمده : قوم ساکی اگر چه زبان لری دارند اما در اصل لر نبوده اند. ( همان کتاب ص 53 ).
ساکی. ( اِخ ) آندرا. نقاش ایتالیائی متولد رم ( 1600 - 1661 م. )و او شاگرد آلبان است.
فرهنگ فارسی
نوعی میموم کوچک است با دمی بزرگ و پیکری پشم آلود و ریشی پهن
دانشنامه عمومی
ساکه ( به ژاپنی:酒 ) یا اوساکه یا ساکی واژه ای است ژاپنی که در ژاپن به معنی «مشروبات الکلی» به کار می رود ولی در فارسی به نوعی عرق یا آبجوی برنج که در ژاپن پرطرفدار است گفته می شود. این عرق برنج را در خود زبان ژاپنی نیهونشو ( 日本酒 ) می نامند و آن را معمولاً کمی گرم می نوشند. مقدار الکل موجود در ساکی معمولاً بین ۱۵ تا ۱۷٪ است.
به ساکی گاهی شراب برنج هم گفته می شود که درست نیست زیرا مراحل ساخت نیهونشو بیشتر به آبجو شباهت دارد تا شراب.
به ساکی گاهی شراب برنج هم گفته می شود که درست نیست زیرا مراحل ساخت نیهونشو بیشتر به آبجو شباهت دارد تا شراب.
wiki: ساکی
ساکی (گمینا کلشچله). ساکی ( به لهستانی: Saki ) یک روستا در لهستان است که در گمینا کلشچله واقع شده است. [ ۱]
wiki: ساکی (گمینا کلشچله)
ساکی (میمون). ساکی ( میمون ) ( نام علمی: Pithecia ) نام یک سرده از تیره لخت صورتان است.
wiki: ساکی (میمون)
ساکی (نویسنده). هکتور هیو مونرو ( به انگلیسی: Hector Hugh Munro ) متخلص به ساکی ( به انگلیسی: Saki ) ( ۱۸ دسامبر ۱۸۷۰ — ۱۳ نوامبر ۱۹۱۶ ) نویسنده و روزنامه نگار بریتانیایی بود. داستان های او بازتاب دهندهٔ اوضاع اجتماعی و فرهنگی زمان پادشاهی ادوارد هفتم هستند و با لحنی طنزآمیز به تمسخر تظاهرها، حماقت ها و نامهربانی های اجتماع می پردازند. برخی از داستان های ساکی فضایی ترسناک دارند. [ ۱]
مونرو پسر افسر پلیسی در میانمار[ یادداشت ۱] بود. دو ساله بود که به نزد عمه هایش در نزدیکی بارنستپل در شهرستان دوون انگلستان فرستاده شد تا با آن ها زندگی کند. او بعدها در داستان هایی که برای کودکان نوشت شخصیت های عمه های ظالمی را در داستانش قرار داد تا بدین گونه از سختگیری های آنان انتقام گرفته باشد. او در مدرسه بدفورد در اکسمث درس خواند. در ۱۸۹۳ به پلیس میانمار پیوست اما از آنجا اخراج شد. پس از آن به روزنامه نگاری پرداخت؛ و برای وست مینستر گزت مقاله های طنزآمیز سیاسی نوشت. در سال ۱۹۰۰ کتاب طلوع امپراتوری روسیه[ یادداشت ۲] را نوشت که اثری تاریخی و جدی بود.
او مدتی به عنوان خبرنگار خارجی برای روزنامه مورنینگ پست در بالکان، روسیه و پاریس کار کرد. مونرو در ۱۹۰۸ در لندن ساکن شد و به نوشتن داستان کوتاه پرداخت. رجینالد[ یادداشت ۳] ( ۱۹۰۴ ) ، رجینالد در روسیه[ یادداشت ۴] ( ۱۹۱۰ ) ، رویدادنامهٔ کلوویس[ یادداشت ۵] ( ۱۹۱۲ ) ، دیوها و سوپر دیوها[ یادداشت ۶] ( ۱۹۱۴ ) برخی از آن ها هستند.
مونرو در جنگ جهانی اول کشته شد.
↑ میانمار در آن زمان جزئی از امپراتوری بریتانیا بود و برمه نامیده می شد. ↑ The Rise of the Russian Empire ↑ Reginald ↑ Reginald in Russia ↑ The Chronicles of Clovis ↑ The Beasts and Super - Beasts
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفمونرو پسر افسر پلیسی در میانمار[ یادداشت ۱] بود. دو ساله بود که به نزد عمه هایش در نزدیکی بارنستپل در شهرستان دوون انگلستان فرستاده شد تا با آن ها زندگی کند. او بعدها در داستان هایی که برای کودکان نوشت شخصیت های عمه های ظالمی را در داستانش قرار داد تا بدین گونه از سختگیری های آنان انتقام گرفته باشد. او در مدرسه بدفورد در اکسمث درس خواند. در ۱۸۹۳ به پلیس میانمار پیوست اما از آنجا اخراج شد. پس از آن به روزنامه نگاری پرداخت؛ و برای وست مینستر گزت مقاله های طنزآمیز سیاسی نوشت. در سال ۱۹۰۰ کتاب طلوع امپراتوری روسیه[ یادداشت ۲] را نوشت که اثری تاریخی و جدی بود.
او مدتی به عنوان خبرنگار خارجی برای روزنامه مورنینگ پست در بالکان، روسیه و پاریس کار کرد. مونرو در ۱۹۰۸ در لندن ساکن شد و به نوشتن داستان کوتاه پرداخت. رجینالد[ یادداشت ۳] ( ۱۹۰۴ ) ، رجینالد در روسیه[ یادداشت ۴] ( ۱۹۱۰ ) ، رویدادنامهٔ کلوویس[ یادداشت ۵] ( ۱۹۱۲ ) ، دیوها و سوپر دیوها[ یادداشت ۶] ( ۱۹۱۴ ) برخی از آن ها هستند.
مونرو در جنگ جهانی اول کشته شد.
↑ میانمار در آن زمان جزئی از امپراتوری بریتانیا بود و برمه نامیده می شد. ↑ The Rise of the Russian Empire ↑ Reginald ↑ Reginald in Russia ↑ The Chronicles of Clovis ↑ The Beasts and Super - Beasts
wiki: ساکی (نویسنده)
دانشنامه آزاد فارسی
ساکی (sake)
شراب ژاپنی تهیه شده از برنج. معمولاً آن را گرم می نوشند، اما در دمای اتاق نیز نوشیده می شود. دو نوع خشک و شیرین دارد. چهارده درصد تا هجده درصد الکل دارد. نشاستۀ موجود در برنج با آنزیم های تولیدی کپک جنس اسپرگیلوس (Aspergillus) به گلوکز تبدیل، و سپس تخمیر می شود. دوسوم ساکی از یک نوع برنج تهیه می شود. طعم و کیفیت آن به آب و نحوۀ شستن برنج بستگی دارد. معمولاً پس از یک سال عمل می آید. آن را در چلیک هایی از چوب سِدر یا بلوط نگهداری می کنند. میرین نوشیدنی شیرین حاصل از ساکی است که در آشپزی مصرف می شود.
شراب ژاپنی تهیه شده از برنج. معمولاً آن را گرم می نوشند، اما در دمای اتاق نیز نوشیده می شود. دو نوع خشک و شیرین دارد. چهارده درصد تا هجده درصد الکل دارد. نشاستۀ موجود در برنج با آنزیم های تولیدی کپک جنس اسپرگیلوس (Aspergillus) به گلوکز تبدیل، و سپس تخمیر می شود. دوسوم ساکی از یک نوع برنج تهیه می شود. طعم و کیفیت آن به آب و نحوۀ شستن برنج بستگی دارد. معمولاً پس از یک سال عمل می آید. آن را در چلیک هایی از چوب سِدر یا بلوط نگهداری می کنند. میرین نوشیدنی شیرین حاصل از ساکی است که در آشپزی مصرف می شود.
wikijoo: ساکی
پیشنهاد کاربران
منبع. لغت نامه دهخدا
ساکی. ( اِ ) نوعی میمون کوچک است با دمی بزرگ و پیکری پشم آلود و ریشی پهن. و آن مخصوص امریکاست و شش نوع از آن در برزیل و پرو و منطقه آمازون شناخته شده است.
ساکی. ( اِخ ) طایفه ای است از حسنونداز ایل کرد پیشکوه. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 36 ) .
... [مشاهده متن کامل]
ساکی. ( اِخ ) تیره ای است از ایل بیرانوند. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 67 ) . درمنتخب التواریخ منسوب به معین الدین نطنزی ( مؤلف در816 و 817 هَ. ق. ) آمده : قوم ساکی اگر چه زبان لری دارند اما در اصل لر نبوده اند. ( همان کتاب ص 53 ) .
ساکی. ( اِخ ) آندرا. نقاش ایتالیائی متولد رم ( 1600 - 1661 م. ) و او شاگرد آلبان است.
ساکی. ( اِ ) نوعی میمون کوچک است با دمی بزرگ و پیکری پشم آلود و ریشی پهن. و آن مخصوص امریکاست و شش نوع از آن در برزیل و پرو و منطقه آمازون شناخته شده است.
ساکی. ( اِخ ) طایفه ای است از حسنونداز ایل کرد پیشکوه. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 36 ) .
... [مشاهده متن کامل]
ساکی. ( اِخ ) تیره ای است از ایل بیرانوند. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 67 ) . درمنتخب التواریخ منسوب به معین الدین نطنزی ( مؤلف در816 و 817 هَ. ق. ) آمده : قوم ساکی اگر چه زبان لری دارند اما در اصل لر نبوده اند. ( همان کتاب ص 53 ) .
ساکی. ( اِخ ) آندرا. نقاش ایتالیائی متولد رم ( 1600 - 1661 م. ) و او شاگرد آلبان است.
واژه ساکی
معادل ابجد 91
تعداد حروف 4
تلفظ sāki
نقش دستوری اسم فامیل
ترکیب ( اسم ) [انگلیسی: saki، مٲخوذ از ژاپنی]
آواشناسی sAki
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد 91
تعداد حروف 4
تلفظ sāki
نقش دستوری اسم فامیل
ترکیب ( اسم ) [انگلیسی: saki، مٲخوذ از ژاپنی]
آواشناسی sAki
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی عمید
نوعی نوشیدنی� مسکر� که درخاوردور مصرف میشود
سیستانی
ساکی ها از قبایل ساکاها هستند که بزرگترین قوم ایران محسوب میشه تمامی اسم های فامیل که پسوند وند دارن از این قوم بودن.
ساکی ها مردمانی با احترام وبااصالتن
ساکی ها قومی ساکن شمال شرق ایران بودند . معنی واژه ساکی به زبان فراموش شده آنان میشود ) ) شیطان شنی ( ( . مشهور به قدرت جنگاوری بالا، بی رحمی و گاهی جنون آمیز. در جنگیدن
ایل بزرگ ساکی که از دو قوم عرب و لر تشکیل شده است تاریخی بس عظیم دارند. ساکی ها ثروتمند و بااستعداد هستتد
با اینهمه چرت و پرت گفتن. فقط از خدا شفای عاجل بخواهید. خدا شفاتون بده
طبق دست آوردهای پدبزرگ من که دکتر هست و بسیاری از کشورها درس خوانده و تدریس کرده مانند آمریکا هلند ژاپن یونان و ۹۳ سال سن دارد. ساکی یه رگ سامورایی دارد که هیچکدام از بزرگان و قدیمی ها این را نمیدانند.
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
و در اصل ساکی به معنای جنگجو ک نترس هست. شاید فامیلیمون به امروزی زشت برداشت کنن و بعضی آدمای نفهم مورد تمسخر قرار دهند. ولی ما از ریشه دارترین و اولین قوم لر هستیم. حالا هرکی زورش میاد بزارش آب سرد. ما جنگجو و نترسیم. باتشکر از عوامل محترم
طایفه شاکی ایل بختیاروند ساکن در خوزستان
ساکی از نظر من
از سکوت میاد/ ساکی/ساکت/انتهای سکوت
از سکوت میاد/ ساکی/ساکت/انتهای سکوت
ایل ساکی بالا گریوه از هویزه خوزستان تا چالدران آذربایجان شرقی پراکنده ایرانی نژاد آریایی هرکدام از عزیزان که نیاز به اطلاعات بیشتر ازایل ساکی میخواهند بنده درخدمت شما هستم درپناه داداردادگستر رضی ساکی لرستان
من از قوم ساکی هستم واصالتن لر ازنا والیگودرزهستیم
ساکی بالایکی از روستاهای اراک است که ارمنی نشین بوده است
ساکی یعنی ریشه اصالت ، تمدن ، قوم که قدمت دیرینه دارد
طایفه ساکی از قوم لر کوچک
ساکن در اندیمشک. دزفول
. خرم آباد.
طایفه ساکی عرب در سوسنگرد
ساکن در اندیمشک. دزفول
. خرم آباد.
طایفه ساکی عرب در سوسنگرد
سا: مانند و صفت است. کی: شاه - کی قباد. ساکی : کسی ک مانند شاه باشد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)