ساکرامنتال

پیشنهاد کاربران

Die sieben Sakramente با تلفظ دی زیبِن ساکرامنته به زبان آلمانی به معنای هفت نشان، راه، ابزار، مراسم باهدف شفایافتن و احساس حضور ایسا از دیدگاه پیروان دین ایسا ( عیسی ) مسیح:
- Taufe با تلفظ تاوفه به معنای غسل با آب.
...
[مشاهده متن کامل]

- Eucharistie با تلفظ اَویخاریستی.
- Firmung با تلفظ فیرمونگ.
- Krankensalbung با تلفظ کِرانکِنزالبونگ.
- Beichte با تلفظ بایشته.
- Ehe با تلفظ اَیهه.
- Weihe با تلفظ وایه.
در صورت علاقه میتوان به سایت ویکیپدیا دانش نامه آزاد به زبان آلمانی مراجعه کرد.
چیزی که از دیدگاه فردی من حائز اهمیت می باشد، اینست که راز نهائی نهفته در پشت پرده عدد هفت هنوز بطور کامل و حقیقی فاش نشده است. به عنوان مثال پیشوایان و مراجع تقلید سه دین ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام، هنوز نمی دانند که شمعدان هفت شمعی مِنورا به عنوان یک نشان یا سمبل دینی - ملی قوم یهود حامل چه رازی در پشت پرده ظاهریست؟ چه راز واحدی در پشت پرده ساکرامنت های هفتگانه اقوام مسیحی نهفته است؟ و چرا زائران مسلمان در مراسم حج هفت بار دور خانه کعبه می چرخند؟.
در پاسخگوئی به این سوالات شاید مفید و ثمر بخش و راه گشا باشد بدانیم که دو نوع خدا وجود دارد؛ یکی حقیقی و واقعی یعنی اول، وسط، آخر، درون و بیرون همه چیز و همه کس یا بطور عام تر یعنی ظاهر و باطن این واقعیت و طبیعت و یا بطور کلی یعنی محتوا و محیط هرکدام از گیتی ها، کیهان ها و یا جهان های متناهی، مساوی، موازی و بیشمار که در محتوای هرکدام از آنها دارای هفت سیما، چهره، جلوه یا جمال و جلال کلی می باشد بصورت هفت سامان یا نظام کلی کوانتمی در قالب هفت عالم یا دنیا به شکل آسمان ها و زمین های هفتگانه و هر آنچه که بین آنهاست. غیر از این نوع خدا هیچ موجود و هیچ چیز دیگری چه شهودی و چه غیبی نه وجود دارد و نه میتواند وجود داشته باشد و دیگری لفظی، کلمه ای، واژه ای، مفهومی و ایده ای با نام های گوناگون در زبان های مختلف بشری که فقط در زبان و خط و فهم و عقل ناقص و محدود انسانی از موجودیت برخوردار ست و در خارج از آنها هیچگونه مصداق و مثال بیرونی ندارد و درست به همین علت و دلیل کلیه سعی ها و کوشش های برهانی و استدلالی انسان در اثبات وجود این نوع خدا در اعصار گذشته و حال و آینده همیشه با شکست مواجه بوده و هست و خواهد بود.
میتوان از این به بعد و بسوی آینده خدای نوع اول را علمی و یا خدا از دیدگاه علمی نامید و خدای نوع دوم را اسطوره ای، افسانه ای، حماسی، ایلیاتی، طایفه ای، قومی، ملی، اُمتی، آئینی، دینی، مذهبی، ایدئولوژیکی، الاهیاتی، کلامی، فلسفی، عرفانی و آتئیستی.
ایده کانونی یا فکر و خیال و تصور مرکزی هر آئین و دینی عبارت بوده و هست از زنده نگاه داشتن نام و نشان و اثر بنیانگذار آئین و دین و مخترع یوغ سنگین یا سبک شریعت در زبان و خط و خاطره انسان بخصوص پیروان و به ویژه در حافظه تاریخ و نه بیان حقیقت و یا سعی و کوشش در جهت شناخت طبیعت و موجودات طبیعی منجمله انسان و خدای حقیقی و واقعی.
اگر محتوای کتب علمی را کنار بگذاریم، آنگاه میتوان به یقین باور داشت و دانست که معرفت یا شناخت حقیقی انسان به خود و خدای حقیقی و واقعی به کمک کلیه معارف وحیانی و حدیثی و روائی آئینی و دینی تقریبا مساوی با صفر ( 0 ) می باشد.

این کلمه به معنی مقدس است. ساکرال هم به معنی مقدس است. اعداد ساکرال در ادبیات و مذاهب بکار رفته اند. به همین نام شهری در ایالات متحده آمریکا هم وجود دارد ساکرامنتو. آئیینی در دین مسیحیت نیز به هم نام وجود دارد.