ساک
/sAk/
مترادف ساک: خریطه، کوله پشتی، کیف، کیسه، توبره، چنته، آش غوره
برابر پارسی: کیسه، کوله پشتی، توبره
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
ساک. ( اِ ) درختی است بلند، و در هندوستان بسیار، و گویند چوبش سیاه است. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). رجوع به ساج و ساگ شود.
ساک. ( اِ ) نام خورشی است مانند آش که در آن برنج واسفناج و نخود و آب غوره کرده و گوشت پخته نان خورش کنند و در تبرستان این متداول و معروف و مستعمل است.( انجمن آرا ) ( آنندراج ). رجوع به آش ( آش ساک ) شود.
ساک. ( فرانسوی ، اِ ) کیسه که از چرم یا پارچه های ضخیم سازند و مایحتاج در آن نهند. خریطه. || کوله پشتی که کوه نوردان توشه خود در آن نهند.
ساک. ( اِخ ) سکائی. یکی از اقوامی که در روزگاران قدیم از درون آسیای میانه یعنی از ترکستان شرقی یا ترکستان چین تا دریای آرال و خود ایران ، و از این نواحی بفاصله هایی تا رود دن و از آن رود تا رود بزرگ دانوب پراکنده بودند. و در هر قسمت از این صفحات پهناور بنامی دیگر نامیده میشدند. آن دسته را که از طرف آسیای میانه با ایران سر و کار داشتند جغرافی نگاران باستان ساک یا ساس نامیده اند، و داریوش بزرگ سَک َ یا سَکا مینامد. مردمانی که در اروپای شرقی سکنی داشتند در کتب هردوت موسوم به سکیث هستند و اسسیت فرانسوی شده این نام است. ( از ایران باستان مشیرالدوله ج 1 ص 577 و ج 2 ص 1379 ). || سواران پارسی را ساک گویند. ( همان کتاب ج 2 ص 1885 از آریان کتاب 7 فصل 2 بند 4 ). رجوع به سکا شود.
فرهنگ فارسی
کیسه، توبره، چنته، توبره پشتی، کیسه بزرگ ازچرم
( اسم ) کسیه ای از چرم یا پارچه ای ضخیم که مایحتاج را در آن نهند خریطه . ۲ - کوله پشتیی که کوهنوردان توشه و لوازم خود را در آن نهند .
سکائی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
کیسۀ بزرگ که از چرم یا پارچۀ ضخیم دوخته می شود و پاره ای لوازم را برای سفر در آن می گذارند.
گویش مازنی
واژه نامه بختیاریکا
جدول کلمات
مترادف ها
کیسه، کیف، ساک، خورجین، چنته، جوال
کیسه، ساک، جوال، یغما، خیک، خیگ، گونی، غارتگری، پیراهن گشاد و کوتاه، شراب سفید پر الکل و تلخ
ساک
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
بسیار جالب بود قوم های سکایی عالی تشریح کردید. سپاسگزارم
در کارچان ( فارسی دوانی ) به سقف دهان ساک گفته می شود .
ساک در فارسی به معنی کیف چرمین برای محافظت از وسایل است و در بعضی از کلمات به ریخت شاک و شک نمایان میشود
در مناطق کوهپایه ای شرق املش ورحیم ابادساک با تخفیف سک بمعنی دهان بود البته درحال حاضر ازاین کلمه در محاورات خیلی کم استفاده میشود بدرود