ساویه

لغت نامه دهخدا

ساویه. [ ] ( اِخ )هزو و ساویه دو دیه است و چند دیه دیگر که در آن حدود است ساحلیات اند و از توابع دولتخانه قیس است و بغایت گرمسیر است. ( نزهة القلوب چ لیدن ص 120 ). هزو وساویه و دیگر نواحی اعمالی است از ساحلیات که با جزیره قیس رود و بحکم امیر کیش باشد و با گرمسیر زمین کرمان پیوسته است. ( فارسنامه ابن البلخی ص 141 ).

پیشنهاد کاربران

احتمالا . که ممکن است این سخن درست نباشد. احتمالا. پس از ظهور انسان کامل ( مهدی موعود ) ، که پایه های اهریمن و شیطانیان پوچ و نابود میشود ، آنگاه که به تقابل فرهنگ ها و دروغ پردازی ها و پنهانکاری ها برای محو فرهنگ ها به دلیل سلطه ی شیطان و اهریمن ، پایان داده میشود . ( ( که فرهنگ الهی انسانی و جهانی ایران زمین به علت طراحی و سلطه ی شیطان و شیطانیان هم تا حدودی محو گشته ) ) ، مردم جهان در خیل های *ساویه* در صلح کامل برای آشنایی و دریافت با فرهنگ های برتر جهانی ( ( به ویژه فرهنگ ایران زمین ) ) ، راهی سرزمین ها خواهند شد. که البته ممکن است و احتمالا این سخن و بیان ساویه غلط باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

* ( ( توجه توجه ممکن است این ساویه نباشد. ) ) *

بپرس