ساهف

لغت نامه دهخدا

ساهف. [ هَِ ] ( ع ص ) سخت تشنه. ( منتهی الارب ). || تشنه یا آنکه او را در وقت جان دادن تشنگی غالب باشد. || هلاک شونده. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || رجل ساهف الوجه ؛ گونه برگردیده روی. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

سخت تشنه

پیشنهاد کاربران

بپرس