سانتر
لغت نامه دهخدا
سانتر. [ ت ِ ] ( اِخ ) ژان باتیست ( 1658 -1717م. ) نقاش فرانسوی که در تاریخ و تصویر مهارت داشت. وی در مانیی متولد شد. او در قصر ورسای و انوالید هنرنمائی کرده است.
سانتر. [ ت ِ ] ( اِخ ) آنتوان ژوزف ( 1752 - 1809م. ) مرد انقلابی فرانسه است. در پاریس متولد شد. وی نهایت درستکار و معتدل و میانه رو بود. بسال 1792 و 1793فرمانده قوای ملی پاریس بوده است. او سردار و تقسیم کننده وانده بوده است.
فرهنگ فارسی
آنتوان ژوزف مرد انقلابی فرانسه است
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. در بسکتبال، بازیکنی که اغلب پرتاب ها و پرش ها بر عهدۀ اوست و معمولاً جلوتر از دیگر بازیکنان خودی قرار می گیرد.
دانشنامه آزاد فارسی
سانْتْر (Centre)
ناحیه ای در شمال مرکزی فرانسه، با ۳۹,۱۵۰ کیلومتر مربع مساحت و ۲,۳۷۱,۰۰۰ نفر جمعیت (۱۹۹۰). مرکز اداری آن اورلئاناست. سانتر در حوضۀپاریس قرار دارد و لوآرآن را به دو قسمت تقسیم می کند؛ بلند ترین نقطۀ آن کوه سَن مارین، با ۵۰۴ متر ارتفاع، است. جو دوسر و انگور، ذرت، گیاهان ریشه ای، چغندرقند، گل آفتابگردان و گندم در آن کشت می شود.
ناحیه ای در شمال مرکزی فرانسه، با ۳۹,۱۵۰ کیلومتر مربع مساحت و ۲,۳۷۱,۰۰۰ نفر جمعیت (۱۹۹۰). مرکز اداری آن اورلئاناست. سانتر در حوضۀپاریس قرار دارد و لوآرآن را به دو قسمت تقسیم می کند؛ بلند ترین نقطۀ آن کوه سَن مارین، با ۵۰۴ متر ارتفاع، است. جو دوسر و انگور، ذرت، گیاهان ریشه ای، چغندرقند، گل آفتابگردان و گندم در آن کشت می شود.
wikijoo: سانتر
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید