سانْتایانا، جورج (۱۸۶۳ـ۱۹۵۲)(Santayana, George)
فیلسوف، شاعر، و انسان گرای امریکایی اسپانیایی تبار. آثار مهمی در زیبایی شناسی، فلسفۀ نظری، و نقد ادبی نوشت. سانتایانا در خانواده ای اسپانیایی زاده شد. هیچ گاه از تابعیت اسپانیایی اش دست نکشید و گرچه بعدها با ظرافت و سنجیده به انگلیسی می نوشت، تا ۱۸۷۲ که با پدرش برای پیوستن به مادرش به بوستون رفت، آموختن انگلیسی را آغاز نکرده بود. از کالج هارواردلیسانس گرفت و پیش از بازگشت به هاروارد در دانشگاه برلینتحصیل کرد. در ۱۸۸۹ به دانشکدۀ فلسفه پیوست و در کنار ویلیام جیمزو جوسایا رویسِآرمان گرا گروه فیلسوفان سه گانه را تشکیل داد. سانتایانا در هاروارد نویسندگی را آغاز کرد. کتاب حس زیبایی(۱۸۹۶) او اثر مهمی در زیبایی شناسی است که به ماهیت و مقدمات زیبایی شناختی می پردازد. همانندیِ زنده میان زیبایی شناختی و قوای اخلاقی در اثر بعدی اش، تفاسیر شعر و دین(۱۹۰۰)، به ویژه در بحث از شعر رابرت براونینگ، تصویر شده است. حیات عقل(پنج جلد، ۱۹۰۵ـ۱۹۰۶)، یک اثر نظری مهم است. شماری از رسالاتش نیز در دو جلد گرد آمده که عبارت اند از 'سه شاعر فیلسوف: لوکرِتیوس، دانته، و گوته(۱۹۱۰) و بادهای عقاید(۱۹۱۳)، که در آن از شعر پِرسی بیش شِلیو فلسفۀ هانری برگسونو برتراند راسلبحث می شود. سانتایانا در ۱۹۱۲ در اروپا بود که مادرش درگذشت. از تدریس کناره گرفت و دیگر به امریکا بازنگشت. همچنان به نویسندگی ادامه داد و در ۱۹۲۴ در رم سکونت گزید. در آن جا با رمان آخرین پیرایشگر(۱۹۳۵) از نظر بیان به کمال دست یافت. سانتایانا در آثار سال های آخر عمرش تمام نیرویش را صرف فلسفۀ نظری کرد. زندگی نامۀ سه جلدی اشخاص و اماکن(۱۹۴۴، ۱۹۴۵، ۱۹۵۳) را نیز نگاشت و تا هنگام مرگ سرگرم ترجمۀ اشعار عاشقانۀ لورنتسو دِ مدیچیبه نام اَمبرابود.
فیلسوف، شاعر، و انسان گرای امریکایی اسپانیایی تبار. آثار مهمی در زیبایی شناسی، فلسفۀ نظری، و نقد ادبی نوشت. سانتایانا در خانواده ای اسپانیایی زاده شد. هیچ گاه از تابعیت اسپانیایی اش دست نکشید و گرچه بعدها با ظرافت و سنجیده به انگلیسی می نوشت، تا ۱۸۷۲ که با پدرش برای پیوستن به مادرش به بوستون رفت، آموختن انگلیسی را آغاز نکرده بود. از کالج هارواردلیسانس گرفت و پیش از بازگشت به هاروارد در دانشگاه برلینتحصیل کرد. در ۱۸۸۹ به دانشکدۀ فلسفه پیوست و در کنار ویلیام جیمزو جوسایا رویسِآرمان گرا گروه فیلسوفان سه گانه را تشکیل داد. سانتایانا در هاروارد نویسندگی را آغاز کرد. کتاب حس زیبایی(۱۸۹۶) او اثر مهمی در زیبایی شناسی است که به ماهیت و مقدمات زیبایی شناختی می پردازد. همانندیِ زنده میان زیبایی شناختی و قوای اخلاقی در اثر بعدی اش، تفاسیر شعر و دین(۱۹۰۰)، به ویژه در بحث از شعر رابرت براونینگ، تصویر شده است. حیات عقل(پنج جلد، ۱۹۰۵ـ۱۹۰۶)، یک اثر نظری مهم است. شماری از رسالاتش نیز در دو جلد گرد آمده که عبارت اند از 'سه شاعر فیلسوف: لوکرِتیوس، دانته، و گوته(۱۹۱۰) و بادهای عقاید(۱۹۱۳)، که در آن از شعر پِرسی بیش شِلیو فلسفۀ هانری برگسونو برتراند راسلبحث می شود. سانتایانا در ۱۹۱۲ در اروپا بود که مادرش درگذشت. از تدریس کناره گرفت و دیگر به امریکا بازنگشت. همچنان به نویسندگی ادامه داد و در ۱۹۲۴ در رم سکونت گزید. در آن جا با رمان آخرین پیرایشگر(۱۹۳۵) از نظر بیان به کمال دست یافت. سانتایانا در آثار سال های آخر عمرش تمام نیرویش را صرف فلسفۀ نظری کرد. زندگی نامۀ سه جلدی اشخاص و اماکن(۱۹۴۴، ۱۹۴۵، ۱۹۵۳) را نیز نگاشت و تا هنگام مرگ سرگرم ترجمۀ اشعار عاشقانۀ لورنتسو دِ مدیچیبه نام اَمبرابود.
wikijoo: سانتایانا،_جورج_(۱۸۶۳ـ۱۹۵۲)