سانبل

لغت نامه دهخدا

سانبل. [ سام ْ ب َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان دروفرامان بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه. واقع در 27 هزارگزی جنوب خاوری کرمانشاه و 3 هزارگزی جنوب زنگینوند. هوای آن سرد و دارای 210 تن سکنه است. آب آنجا از زه آب و رودخانه محلی تأمین میشود. محصول آن غلات ، حبوب ، لبنیات و شغل اهالی زراعت وگله داری و راه آن مالرو است. در دو محل بفاصله سه هزارگزی واقع به سانبل علیا و سفلی مشهور است. سکنه سفلی 140 تن است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان درو فرامان بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه

پیشنهاد کاربران

در برخی از گویش های محلی کرد زبان مخفف کلمه سنگ " سان" گفته شده و در منطقه سانبل تراشه سنگ بلندی که به دو نیم تقسیم شده و سان گفته می شود و از طرفی هر شئی بلندی که ارتفاع داشته باشد لفظ کلمه بل به آن گفته
...
[مشاهده متن کامل]
می شود که در کل با جمع دو کلمه سان و بل " سانبل" نام گذاری گردیده است . این منطقه دارای درختان بلوط کوهی و گلابی وحشی و انگور وحشی می باشد .

بپرس