فرهنگ اسم ها
معنی: عهد، پیمان، پناه، جای امن و امان، مأمن، سوگند
برچسب ها: اسم، اسم با س، اسم دختر، اسم فارسی
لغت نامه دهخدا
کسی که سامه جبّار آسمان شکند
چگونه باشد در روز محشرش سامان.
کسایی ( از احوال و اشعار رودکی سعید نفسی ص 120 ).
|| امن و امان و پناه. ( برهان ). پناه. ( آنندراج ) ( رشیدی ). خطی و پناه گاهی و دائره و امان جای مردم باشد و وقت ضرورت و واقعه سخت بدان پناه جویند. ( آنندراج ) ( رشیدی ) : من شهری بنا خواهم کرد... تا مردمان عالم را سامه باشد. ( تاریخ سیستان ). نامه ای نبشت سوی احمدبن اسماعیل که تا بسامه او اندر خراسان بباشد. ( تاریخ سیستان ).قول تو خطی گشت مر خرد را
سامه کن و بیرون مشو ز سامه.
ناصرخسرو.
ز خون ریز تو اندر سامه زلف تو افتادم رقیبت گربخواهد کشت باری اندرین سامه.
امیرخسرو ( از رشیدی ).
سامه کجا یافت ز دستان اورستم دستان و نه دستان سام.
ناصرخسرو.
|| قرض و وام. ( برهان ). || خاصه وخصوص. ( برهان ) ( شرفنامه ). || علم. رایت. || دام. || کمند. || یاران و دوستان. ( ناظم الاطباء ).سامه.[ م ِه ْ ] ( ع ص ) اسب رونده به روشی که مانده نشود. ج ، سُمَّه ْ. || متحیر و مدهوش. ( آنندراج ).
فرهنگ فارسی
موضعیست مرعرب را
فرهنگ معین
(مِ ) (اِ. ) ۱ - پیمان ، عهد. ۲ - سوگند. ۳ - قرض ، دین . ۴ - پناه ، پناهگاه .
فرهنگ عمید
۲. سوگند.
۳. پناه، پناهگاه: سامه کجا یافت ز دستان او / رستم دستان و نه دستان سام (ناصرخسرو: ۳۹۱ ).
پیشنهاد کاربران
سامه= شرط
سامیده= مشروط
سامیدن= شرط کردن
سامین= شرطی
نمونه هایی داریم که واژه ی سامه در آن به چم ( معنا ) شرط بکاررفته. آری، سامه در بسیاری جاها چم رسان ( معنارسان ) شرط است.
ازین رو از سامه واژه ی سامیدن را می سازیم و ازش هم خانواده می گیریم.
پارسی را پاس بداریم
سامیده= مشروط
سامیدن= شرط کردن
سامین= شرطی
نمونه هایی داریم که واژه ی سامه در آن به چم ( معنا ) شرط بکاررفته. آری، سامه در بسیاری جاها چم رسان ( معنارسان ) شرط است.
ازین رو از سامه واژه ی سامیدن را می سازیم و ازش هم خانواده می گیریم.
پارسی را پاس بداریم
عهد و پیمان، میثاق، سوگند ، قسم
| امن و امان و پناه. ( برهان ) . پناه. ( آنندراج ) ( رشیدی ) . خطی و پناه گاهی و دائره و امان جای مردم باشد و وقت ضرورت و واقعه سخت بدان پناه جویند. ( آنندراج ) ( رشیدی ) باتوجه به معنی فوق ومعانی سُم
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
وسنب کهمعانی گسترده ای داردو بطور عام به غاروشگاف کوه وخانه زیرزمینی ومعبد و. . . . . گفته می شود وغارها اولین نیایشگاهها بوده اند ونیز درمعابد آئین �ور� یا آئین سوگند برای تمایز راست ازدروغ اجرا می شده بنظرمی رسد واژه سامه شکل تغییریافته ُ�سم �یاسُمه یا سنب باشدکه هم با فتحه وهم با ضمه صحیح است ومصدر فعل �سنبیدن� یا سوراخ کردن است . که ریشه درسانسکریت دارد وازاَسمجت به معنی پوشانده وناآشکار گرفته شده و�اَ�ازعلامت نفی است وبدون آن سمجت که بغدا تبدیل به سمج وسپس سم گردیده به معنی آشکارکننده نیز بکارگرفته شده است وآئین �وذ� نیز آشکارکننده راست ازدروغ بوده است .
سامه اسم دخترانه است، معنی سامه: 1 - ( در قدیم ) عهد، پیمان؛ 2 - جای امن و امان، پناه، مأمن.
سامه:سوگند٬عهد و پیمان٬قسم
❤❤❤
❤❤❤
سامه : /sāme/ سامه اسم دخترانه با ریشه فارسی به معنای عهدوپیمان . سوگند . وام . پناه .
سامه :/sāme/ - ( در قدیم ) عهد، پیمان؛ - جای امن و امان، پناه، مأمن.
اسم سامه برای نامگذاری دختردر سایت ثبت احوال کشور موردتایید است .
سامه :/sāme/ - ( در قدیم ) عهد، پیمان؛ - جای امن و امان، پناه، مأمن.
اسم سامه برای نامگذاری دختردر سایت ثبت احوال کشور موردتایید است .