ساماندهی، دفتر داری
ساماندهی
/sAmAndehi/
مترادف ساماندهی: مرتب سازی، تنسیق، تنظیم
معنی انگلیسی:
مترادف ها
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
بهبود بخشیدن
منظم کردن
بسامان کردن. ترتیب دادن . آراستن . مرتب کردن . نظم دادن. ( لغت نامه دهخدا )
رجوع به سامان شود.
رجوع به سامان شود.