سالیگرام(فسیل سنگ). سالیگرام یا سالیگرام شیلا، سنگ یا آمونیت یا شاخ قوچی فسیل شده ای است که از بستر یا سواحل رودخانه کالی گانداکی، شاخه ای از رودخانه گانداکی در نپال جمع آوری شده است. [ ۱] همچنین در هندوئیسم نوعی ویشنو در نظر گرفته می شود.
طبق گفته های Devi Bhagavata Purana , [ ۲] Brahmavaivarta Purana و Shiva Purana , [ ۳] شیلاگراما شیلاها به دلیل زنجیره ای از رویدادها به وجود آمدند.
پادشاهی به نام Vrishadhvaja توسط سوریا مورد لعنت قرار گرفته بود تا فقر را تحمل کند، به دلیل عدم تمایل او به پرستش خدایی غیر از شیوا. نوه هایش دارمادهواجا و کوشادواجا برای بازیابی رفاه از دست رفته خود، ریاضت هایی را انجام دادند تا الهه لاکشمی، الهه سعادت، راضی کنند. او که از ریاضت ها خشنود بود، به آنها رفاه بخشید و به دخترشان زاده شد. بر این اساس، لاکشمی به عنوان ودواتی، دختر کوشادواجا و تولاسی، دختر دارمادهواجا تجسم یافت. تولاسی برای به دست آوردن ویشنو به عنوان همسرش به باداریکاشراما رفت تا ریاضت هایی انجام دهد، اما برهما به او اطلاع داد که در آن زندگی ویشنو را به عنوان شوهرش نمی گیرد و باید با داناوا به نام شانخاچودا ازدواج کند.
شانخاچودا در تولد قبلی خود، سوداما، همکلاسی ( گوروباندو ) کریشنا، مظهر ویشنو ساکن گولوکا بود. او از بدن خود آفریده شده بود و توسط رادا نفرین شده بود تا به عنوان داناو متولد شود. در نتیجه، شانخاچودا ذاتاً با فضیلت و تقوا بود و به ویشنو ارادت داشت. او طبق قوانین ازدواج گنداروا به دستور برهما با تولاسی ازدواج کرد. پس از ازدواج شانخاچودا، داناواها تحت رهبری او، نبردی را علیه دشمنان طبیعی خود، دیوها، به راه انداختند که در آن به دلیل شایستگی فضیلت شانخاچودا پیروز شدند. دیوها متعاقباً توسط داناوهای پیروز از سوارگا بیرون رانده شدند.
دیوها که دچار تضعیف و شکست شده بودند به ویشنو نزدیک شدند و او به آنها گفت که سرنوشت شانخاچودا توسط شیوا کشته خواهد شد. شیوا به درخواست دیواها، همراه با خدمتکارانش و دیوها، به رهبری شانخاچودا، علیه داناوها به جنگ پرداختند. با این حال، هیچ یک از طرفین نتوانستند بر دیگری غلبه کنند. صدایی بی جسم به شیوا می گفت که به لطف برهما، شانخاچودا تا زمانی که زره خود را می پوشید، در نبرد شکست ناپذیر بود و عفت همسرش زیر پا نمی رفت.
از این رو، ویشنو، که شکل یک برهمن پیر را به خود گرفت، در حالی که صدقه می خواست از شنخاچودا زرهش را خواست. شانخاچودا زره خود را به او اهدا کرد. هنگامی که او مشغول جنگیدن با شیوا بود، ویشنو با پوشیدن زره شانخاچودا شکل شانخاچودا را به خود گرفت و با تولاسی زندگی مشترک کرد؛ بنابراین، عفت تولاسی شکسته شد و شانخاچودا توسط تریشولای شیوا کشته شد و بدین وسیله سوداما را از نفرین نجات داد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفطبق گفته های Devi Bhagavata Purana , [ ۲] Brahmavaivarta Purana و Shiva Purana , [ ۳] شیلاگراما شیلاها به دلیل زنجیره ای از رویدادها به وجود آمدند.
پادشاهی به نام Vrishadhvaja توسط سوریا مورد لعنت قرار گرفته بود تا فقر را تحمل کند، به دلیل عدم تمایل او به پرستش خدایی غیر از شیوا. نوه هایش دارمادهواجا و کوشادواجا برای بازیابی رفاه از دست رفته خود، ریاضت هایی را انجام دادند تا الهه لاکشمی، الهه سعادت، راضی کنند. او که از ریاضت ها خشنود بود، به آنها رفاه بخشید و به دخترشان زاده شد. بر این اساس، لاکشمی به عنوان ودواتی، دختر کوشادواجا و تولاسی، دختر دارمادهواجا تجسم یافت. تولاسی برای به دست آوردن ویشنو به عنوان همسرش به باداریکاشراما رفت تا ریاضت هایی انجام دهد، اما برهما به او اطلاع داد که در آن زندگی ویشنو را به عنوان شوهرش نمی گیرد و باید با داناوا به نام شانخاچودا ازدواج کند.
شانخاچودا در تولد قبلی خود، سوداما، همکلاسی ( گوروباندو ) کریشنا، مظهر ویشنو ساکن گولوکا بود. او از بدن خود آفریده شده بود و توسط رادا نفرین شده بود تا به عنوان داناو متولد شود. در نتیجه، شانخاچودا ذاتاً با فضیلت و تقوا بود و به ویشنو ارادت داشت. او طبق قوانین ازدواج گنداروا به دستور برهما با تولاسی ازدواج کرد. پس از ازدواج شانخاچودا، داناواها تحت رهبری او، نبردی را علیه دشمنان طبیعی خود، دیوها، به راه انداختند که در آن به دلیل شایستگی فضیلت شانخاچودا پیروز شدند. دیوها متعاقباً توسط داناوهای پیروز از سوارگا بیرون رانده شدند.
دیوها که دچار تضعیف و شکست شده بودند به ویشنو نزدیک شدند و او به آنها گفت که سرنوشت شانخاچودا توسط شیوا کشته خواهد شد. شیوا به درخواست دیواها، همراه با خدمتکارانش و دیوها، به رهبری شانخاچودا، علیه داناوها به جنگ پرداختند. با این حال، هیچ یک از طرفین نتوانستند بر دیگری غلبه کنند. صدایی بی جسم به شیوا می گفت که به لطف برهما، شانخاچودا تا زمانی که زره خود را می پوشید، در نبرد شکست ناپذیر بود و عفت همسرش زیر پا نمی رفت.
از این رو، ویشنو، که شکل یک برهمن پیر را به خود گرفت، در حالی که صدقه می خواست از شنخاچودا زرهش را خواست. شانخاچودا زره خود را به او اهدا کرد. هنگامی که او مشغول جنگیدن با شیوا بود، ویشنو با پوشیدن زره شانخاچودا شکل شانخاچودا را به خود گرفت و با تولاسی زندگی مشترک کرد؛ بنابراین، عفت تولاسی شکسته شد و شانخاچودا توسط تریشولای شیوا کشته شد و بدین وسیله سوداما را از نفرین نجات داد.
wiki: سالیگرام(فسیل سنگ)