سالی که نکوست از بهارش پیداست

اصطلاحات و ضرب المثل ها

معنی ضرب المثل -> سالی که نکوست از بهارش پیداست
چیز یا کار بد و نادرستی که آخر و نتیجه اش از همان اول معلوم باشد.

پیشنهاد کاربران

شیخ بهایی:
تا منزل آدمی سرای دنیاست
کارش همه جرم و کار حق، لطف و عطاست
خوش باش که آن سرا چنین خواهد بود
سالی که نکوست، از بهارش پیداست
معنی ضرب المثل ( سالی که نکوست از بهارش پیداست ) :یه جورایی همان ( مشت نمونه خروار ) یا حتی آشناتر از آن ( سبزه سفره هفت سین ) هستش بدین معنا که ایرانیان باستان واسه پیش بینی تر سالی یا خشک سالی و همچنین
...
[مشاهده متن کامل]
کاهش ریسک و خطر زیان بابت کشت بهاره سال پیش رو دست به ابداع روشی بسیار هوشمندانه زدند به این صورت که در ظرف های جداگانه ( همانند کشت آزمایشگاهی کنونی ) اقدام به کشت مشتی از دانه ها نظیر نخود و گندم و . . . میکردند تا هم از آن به عنوان سبزه سفره هفت سین لذت ببرند و زیبایی نوروز را صد چندان میکردند و هم اینکه هر کدام از این دانه ها که رشد خوبی داشته را خروار خروار می کاشتند به همین دلیل میگفتند سالی که نکوست از بهارش پیداست. ( شهریار بابادی نیاکان )

No root , No fruit
سالی که نکوست از بهارش پیداست : [ عامیانه ، ضرب المثل] شروع هر کار نمایانگر پایان کار است.
April and May are the keys of the year
April showers bring May flowers.
One year’s seeding makes seven years weeding
A snow year, a rich year

بپرس