دیکشنری
مترجم
بپرس
سالکانی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
سالکانی. [ ل ِ ] ( اِ مرکب ) زندگانی. عمر. || جشن بسال تقاعد. ( استینگاس ص 642 ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک