سالار قوم

لغت نامه دهخدا

سالار قوم. [ رِ ق َ / قُو ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رئیس و مهتر قوم. ( ناظم الاطباء ). سرلشکر. ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

رئیس و مهتر قوم

پیشنهاد کاربران

سیدالقوم ؛ مهتر طائفه.
ام القوم. [ اُم ْ مُل ْ ق َ ] ( ع اِ مرکب ) رئیس قوم. ( از لسان العرب ) سردار قوم. ( منتهی الارب ) .

بپرس