همی حسد کنم و سال و ماه رشک برم
بمرگ بوالمثل و مرگ شاکر جلاب.
ابوطاهر خسروانی.
همه کبر و لافی بدست تهی به نان کسان زنده ای سال و ماه.
معروفی.
گفتم زمانه خاضع او باد سال و ماه گفتا خدای ناصر او باد جاودان.
فرخی.
سپید آمدی سنگ او سال و ماه جز اندر زمستان که بودی سیاه.
اسدی.
او میر نیکوان جهان است و نیکویی تاج است سال و ماه مر او راو گرزن است.
یوسف غروضی.
رجوع به سال و مه شود.