سالِ مَرگِ ریکاردو ریش (O ano da morte de Ricardo Reis)
رمانی از ژوزه ساراماگو، به زبان پرتغالی، منتشرشده در ۱۹۸۴. ریکاردو ریشِ شاعرمسلک، که اشعارش را هم ارباب هنر می ستایند و هم خوانندگان عادی بدان خوش نگریسته اند، در ۱۸۸۷ در پرتو متولد شده است. ریش، که در کالج یسوعیان پرورش یافته و پزشک است، به مشروطه روی می آورد و در ۱۹۱۹ در برزیل سکنی می گزیند. ریش جلوۀ دیگری از شخصیت استثنایی شاعر بلندآوازۀ پرتغالی، فرناندو پسوآ، است. ریش، چندی پس از درگذشت پسوآ به لیسبون بازمی گردد. گفت وگوهای او با پسوآ، که اجازه یافته پس از مردن نیز به مدت نُه ماه در میان زندگان بماند، با گشت وگذارهای غریب ریش در شهر و عشق سرد او به لیدیا همراه است. ریش جاذبه های زندگی عادی را درک نمی کند. لیدیا با حضورش او را به زندگی نزدیک می کند، اما روح ریش هرگز با زندگی یگانه نخواهد شد. رابطۀ ریش و لیدیا به شکست می انجامد. داستان از منظر راوی دانای کل روایت می شود. ساراماگو در این رمان آشکارا جانب محرومان را می گیرد و از زبان آن ها به شیوه ای خطابه گون و جانبدارانه سخن می گوید.
رمانی از ژوزه ساراماگو، به زبان پرتغالی، منتشرشده در ۱۹۸۴. ریکاردو ریشِ شاعرمسلک، که اشعارش را هم ارباب هنر می ستایند و هم خوانندگان عادی بدان خوش نگریسته اند، در ۱۸۸۷ در پرتو متولد شده است. ریش، که در کالج یسوعیان پرورش یافته و پزشک است، به مشروطه روی می آورد و در ۱۹۱۹ در برزیل سکنی می گزیند. ریش جلوۀ دیگری از شخصیت استثنایی شاعر بلندآوازۀ پرتغالی، فرناندو پسوآ، است. ریش، چندی پس از درگذشت پسوآ به لیسبون بازمی گردد. گفت وگوهای او با پسوآ، که اجازه یافته پس از مردن نیز به مدت نُه ماه در میان زندگان بماند، با گشت وگذارهای غریب ریش در شهر و عشق سرد او به لیدیا همراه است. ریش جاذبه های زندگی عادی را درک نمی کند. لیدیا با حضورش او را به زندگی نزدیک می کند، اما روح ریش هرگز با زندگی یگانه نخواهد شد. رابطۀ ریش و لیدیا به شکست می انجامد. داستان از منظر راوی دانای کل روایت می شود. ساراماگو در این رمان آشکارا جانب محرومان را می گیرد و از زبان آن ها به شیوه ای خطابه گون و جانبدارانه سخن می گوید.
wikijoo: سال_مرگ_ریکاردو_ریش