دیکشنری
مترجم
بپرس
سال داشتن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
سال داشتن. [ ت َ ] ( مص مرکب ) سن داشتن. پیر و معمر بودن.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) پیر بودن معمر بودن .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها