ساقول

که ساقه گل یا گیاه هم از همینجا میاد
( قسمت های صاف تنه گیاه )
ساق پا. یا قسمت صاف دست ( ساعد که ساق عید هست در ترکی ) ساغ ال ال = دست
ساق= صاف مخالفش سوق=کج
( سوق=س، و، ق ) برعکسش ( قوس=ق، و، س ) /ساق = قاس
قوس لی =خمیده ترین / قاس لی ( قاسیق ) = صاف ترین
سالم، سای در ترکی = سلامتی
مثال: تو راست میگی = ساغ دی یِر سن
مثال: دست راست = ساغ قول
مثال برای چپ؛ سوغ دی من نن = با من چپ افتاده
ساغول = ساغ ( درست و صحیح، نیک ) /اوُل ( بشو، باش، بمان )
ساغول =از هر لحاظ سالم بمانی
باش ساغ اولسن = یعنی سرت سلامت
باش=سر ساغ=خوب، نیک سالم اولسن=بماند
باش ساغ لق = مجلسی هست که در پایان مراسم عزا و برای سر سلامتی دادن به صاحبان عزا اجرا می شود
در شادی= ساغول = ( نیک باشی )
در غم و اندوه = باش ساغ ( سر سلامت = جوش نزن )