( سافة ) سافة. [ ف َ ] ( ع ص ، اِ ) یک ساف. ( شرح قاموس ) ( قطر المحیط ). رجوع به ساف شود. || سائفة. سَوفة. زمینی است میان ریگ و زمین سخت. ( شرح قاموس ). زمین میان ریگ و درشتی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). الارض بین الرمل و الجلد. ( قطر المحیط ). || احمق. || شدید العطش. ( ذیل اقرب الموارد ).
فرهنگ فارسی
یک ساف زمینی است میان ریگ و زمین سخت
پیشنهاد کاربران
سافه. رأی. ( منبع: واژه نامه زبان پاک احمد کسروی ) رجوع شود به سافیدن.