سافر طیس

لغت نامه دهخدا

سافرطیس. [ ] ( اِخ ) برادرزاده و شاگرد ارسطاطالیس بود و بعد از فوت استاد بر کرسی او نشست و زبان حکمت به افاده میگشود. کتاب «آثار العلویه » و کتاب «مابعد الطبیعة» در سلک مصنفاتش انتظام دارند. از سخنان اوست که گوید: «بر سلطان ظالم و بر مالداری که از حسن تدبیر بی بهره باشد و بر بخشنده ای که در غیرمصرف صرف نماید و بر فاضلی که صایب رای نبود،رشک و حسد مبرید». ( حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 171 )

فرهنگ فارسی

برادر زاده و شاگرد ارسطاطالیس بود

پیشنهاد کاربران

بپرس