دیکشنری
مترجم
بپرس
سازگار کردن
معنی انگلیسی
:
adjust
,
accommodate
,
orient
,
orientate
,
reconcile
,
tailor
دنبال کنید
مترادف ها
adjust
(فعل)
وفق دادن، تعدیل کردن، تنظیم کردن، سازگار کردن، میزان کردن، تسویه نمودن، مطابق کردن
پیشنهاد کاربران
وفق دادن
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها