فرهنگ معین
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
سازوکار[ ۱] یا مِکانیسم ( به فرانسوی: Mécanisme ) دستگاهی برای تبدیل نیروهای ورودی به نیروهای خروجی مورد نظر است. همچنین مکانیسم، روالی است که برای انجام هدفی بر پا می شود. این روال با پاره های تشکیل دهنده اش را معمولاً به گونه ای جای گذاری می کنند که مجموعهٔ پدید آمده، کمابیش خودبه خود و تکراری کار مورد نظر را انجام دهد. مکانیسم به زبان ساده به مجموعه ای از اجزا گفته شود که حرکت را تبدیل یا منتقل کنند، یا باعث حرکت یک جسم شوند.
مکانیزم ها به طور کلی از یکی از روش های زیر کمک می گیرند:
• حرکت قطعات: چرخ دنده، تسمه، زنجیر، بادامک، پیرو و بازو …
• سیستم اصطکاکی: ترمز و کلاچ . . .
• ساختار اجزا: قاب، بست، بیرینگ، فنر و کاسه نمد . . .
• المان های مخصوص: پین، خار و هزار خار …
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفمکانیزم ها به طور کلی از یکی از روش های زیر کمک می گیرند:
• حرکت قطعات: چرخ دنده، تسمه، زنجیر، بادامک، پیرو و بازو …
• سیستم اصطکاکی: ترمز و کلاچ . . .
• ساختار اجزا: قاب، بست، بیرینگ، فنر و کاسه نمد . . .
• المان های مخصوص: پین، خار و هزار خار …
wiki: سازوکار
پیشنهاد کاربران
سازوکار، یا مکانیسم ( به فرانسوی: M�canisme، مکانیسم ) ( به انگلیسی: Mechanism، مِکِنیزِم ) دستگاهی برای تبدیل نیروهای ورودی به نیروهای خروجی مورد نظر است. همچنین مکانیسم، روالی است که برای انجام هدفی بر پا می شود. این روال با پاره های تشکیل دهنده اش را معمولاً به گونه ای جای گذاری می کنند که مجموعهٔ پدید آمده، کمابیش خودبخود و تکراری کار مورد نظر را انجام دهد. مکانیزم به زبان ساده به مجموعه ای از اجزاء می گویند که حرکت را تبدیل می کنند یا انتقال می دهند، یا به مجموعه ای از اجزاء که باعث حرکت یک جسم می شوند.
... [مشاهده متن کامل]
مکانیزم ها به طور کلی از یکی از روش های زیر کمک می گیرند:
حرکت قطعات: چرخ دنده، تسمه، زنجیر، بادامک و بازو …
سیستم اصطکاکی: ترمز و کلاچ . . .
ساختار اجزا: قاب، بست، بیرینگ، فنر و کاسه نمد . . .
المان های مخصوص: پین، خار و هزار خار …
Mechanism ( engineering )
Device used to transfer forces via non - electric means
In engineering, a mechanism is a device that transforms input forces and movement into a desired set of output forces and movement. Mechanisms generally consist of moving components which may include:
Gears and gear trains;
Belts and chain drives;
Cams and followers;
Linkages;
Friction devices, such as brakes or clutches;
Structural components such as a frame, fasteners, bearings, springs, or lubricants;
Various machine elements, such as splines, pins, or keys.
... [مشاهده متن کامل]
مکانیزم ها به طور کلی از یکی از روش های زیر کمک می گیرند:
حرکت قطعات: چرخ دنده، تسمه، زنجیر، بادامک و بازو …
سیستم اصطکاکی: ترمز و کلاچ . . .
ساختار اجزا: قاب، بست، بیرینگ، فنر و کاسه نمد . . .
المان های مخصوص: پین، خار و هزار خار …
�سازوکار� یا �سازِکار�؟
�ساز� در فارسی کهن معنی های متعددی داشته و یکی از آن ها �ابزار� و �آلت� بوده است. معنی دیگر آن، �سامان� و �نظم وترتیب� بوده است. از این کلمه واژه های مرکبی هم ساخته اند که بیشتر معنیِ �ابزار� در آن نهفته است؛ ازجمله �سازوُبرگ� و �سازوُیراق� و �سازوُبنه�. احتمالاً این دسته از واژه ها موجب ساخته شدن کلمۀ �سازوکار� نیز شده است؛ کلمه ای که امروزه دربرابر �مکانیسم� به کار می رود.
... [مشاهده متن کامل]
اما �سازوکار� چندان دقیق و درست به نظر نمی آید. ناصر نیکوبخت در صفحۀ ۶۲ کتاب مبانی درست نویسی زبان فارسی معیار این واژه را در شمار ترکیب های اضافی ای ذکر کرده که به غلط به صورت ترکیب عطفی به کار می رود؛ مثل �دردودل� و �قوس وقزح� و �یدوبیضا� و �باقیات و صالحات� که همه بدون �و� و با کسرۀ اضافه صحیح است. به عقیدۀ وی، �سازوکار� نیز در اصل �سازِکار� است؛ اما او دربارۀ چرایی این تجویز هیچ توضیحی نداده است.
�مکانیسم� به معنی �چگونگی عملکرد اجزا در یک دستگاه یا نظام است� ( انوری، ۱۳۸۲ ) . پس مفهوم چگونگی و روش کار در آن نهفته است. به همین دلیل، �سازِکار� معادل معنایی دقیق تری برای آن است. در این تعبیر، �ساز� به معنی �نظم وترتیب� و �سامان� است و توسعاً معنیِ �چگونگی� و �روش� می دهد. بنابراین، �سازِکار� یعنی �روش و چگونگی و ترتیبِ کار�. البته می شود به نحوی کاربرد �سازوکار� را نیز برای این مفهوم توجیه کرد؛ ولی �سازِکار� به دلیل ساخت واژگانی دقیق تر و سرراست تری که دارد، به شکل بهتری رسانندۀ معنی یادشده است. ازاین رو، بهتر است همه جا به جای �سازوکار�، �سازِکار� بگوییم و بنویسیم.
کتابنامه
انوری، حسن، ۱۳۸۲، فرهنگ بزرگ سخن، ج۷، چ۲، تهران: سخن.
نیکوبخت، ناصر، ۱۳۸۷، مبانی درست نویسی زبان فارسی معیار، چ۲، تهران: چشمه.
منبع: https://virastaran. net/
�ساز� در فارسی کهن معنی های متعددی داشته و یکی از آن ها �ابزار� و �آلت� بوده است. معنی دیگر آن، �سامان� و �نظم وترتیب� بوده است. از این کلمه واژه های مرکبی هم ساخته اند که بیشتر معنیِ �ابزار� در آن نهفته است؛ ازجمله �سازوُبرگ� و �سازوُیراق� و �سازوُبنه�. احتمالاً این دسته از واژه ها موجب ساخته شدن کلمۀ �سازوکار� نیز شده است؛ کلمه ای که امروزه دربرابر �مکانیسم� به کار می رود.
... [مشاهده متن کامل]
اما �سازوکار� چندان دقیق و درست به نظر نمی آید. ناصر نیکوبخت در صفحۀ ۶۲ کتاب مبانی درست نویسی زبان فارسی معیار این واژه را در شمار ترکیب های اضافی ای ذکر کرده که به غلط به صورت ترکیب عطفی به کار می رود؛ مثل �دردودل� و �قوس وقزح� و �یدوبیضا� و �باقیات و صالحات� که همه بدون �و� و با کسرۀ اضافه صحیح است. به عقیدۀ وی، �سازوکار� نیز در اصل �سازِکار� است؛ اما او دربارۀ چرایی این تجویز هیچ توضیحی نداده است.
�مکانیسم� به معنی �چگونگی عملکرد اجزا در یک دستگاه یا نظام است� ( انوری، ۱۳۸۲ ) . پس مفهوم چگونگی و روش کار در آن نهفته است. به همین دلیل، �سازِکار� معادل معنایی دقیق تری برای آن است. در این تعبیر، �ساز� به معنی �نظم وترتیب� و �سامان� است و توسعاً معنیِ �چگونگی� و �روش� می دهد. بنابراین، �سازِکار� یعنی �روش و چگونگی و ترتیبِ کار�. البته می شود به نحوی کاربرد �سازوکار� را نیز برای این مفهوم توجیه کرد؛ ولی �سازِکار� به دلیل ساخت واژگانی دقیق تر و سرراست تری که دارد، به شکل بهتری رسانندۀ معنی یادشده است. ازاین رو، بهتر است همه جا به جای �سازوکار�، �سازِکار� بگوییم و بنویسیم.
کتابنامه
انوری، حسن، ۱۳۸۲، فرهنگ بزرگ سخن، ج۷، چ۲، تهران: سخن.
نیکوبخت، ناصر، ۱۳۸۷، مبانی درست نویسی زبان فارسی معیار، چ۲، تهران: چشمه.
منبع: https://virastaran. net/
طرز کار
نحوه عمل
نحوه عمل
مکانیسم
مکانیسم. ( فرهنگ علوم انسانی، داریوش آشوری )
شیوهای که یک دستگاه، ماشین یا مجموعه بر آن اساس کار میکند.
شیوهای که یک دستگاه، ماشین یا مجموعه بر آن اساس کار میکند.