سازوار کردن


معنی انگلیسی:
agree, articulate, proportion

مترادف ها

adapt (فعل)
وفق دادن، جور کردن، اقتباس کردن، تعدیل کردن، سازوار کردن، درست کردن، مطابقت کردن

فارسی به عربی

کیف

پیشنهاد کاربران

بپرس