ساز و عدت. [ زُ ع ُدْ دَ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) ساز و برگ. برگ و ساز. ساز و اهبت : و کیخسرو و لشکر او با ساز و عدت تمام روی بدیشان نهادند. ( فارسنامه ابن بلخی چ اروپا ص 4 ). خدمات پسندیده کرده و بمال و ساز و عدت مدد داده. ( ترجمه تاریخ یمینی چ قدیم ص 184 ). رجوع به ساز شود.