ساز و سوز. [ زُ ] ( ترکیب عطفی ، اِمرکب ) سوز و ساز. سوختن و ساختن. تحمل : از روز وصل باز همام شکسته راجز ساز و سوز و ناله دل یادگار نیست.همام تبریزی.