ساز و ستور. [ زُ س ُ ]( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) اسب و بنه. ساز و برگ و مرکب : ترکمانان رسیدند و ساز و ستور دیدند، بانگ برزدند که فرود آی. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 641 ).