ساز ضربی


معنی انگلیسی:
percussion

لغت نامه دهخدا

ساز ضربی. [ زِض َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آلت موسیقی که با کوبیدن ضربه ای بدان بصدا درآید، چون دایره و طبل و کوس و غیره. رجوع به ساز شود.

فرهنگ فارسی

آلت موسیقی که با کوبیدن ضربه ای بدان بصدا در آید

جدول کلمات

دف

پیشنهاد کاربران

حرف اولش ز هست
دایره، طبل، کوس، دف، سنج، تنبک، ضرب، تمپو
سنج
ساز ضربی
نه اشتباه بود اول حرفشش س است

تنبک

بپرس