ساززن. [ زَ] ( نف مرکب ) سازنواز. سازنده. شکافه زن : بمرگم نیاید کس از مرد و زن بغیر از مغنی و جز ساززن.؟رجوع به ساز شود.
performer (اسم)بازیگر، سازنده، ساز زن، ایفا کنندهmusician (اسم)موسیقی دان، ساقی، نوازنده، خنیاگر، ساز زن، نغمه پردازprofessional musician (اسم)ساز زن